Fly With Me ...

گهیسم

Fly With Me ...

گهیسم

خواستم از نگفتنش نمیرم !

امروز نوبت یاسی بود که ماشین بیاره 

بعد گذروندن کارگاه جوش با دستای سیاه و سوخته 

من باب تنوع  قصدِ بابایی کردیم جای همت

بابایی شرق 

تنها مشکلش این بود که خروجی نداشت 

از تهران خارج شدیم 

باز هم خروجی نداشت

چهارتا تونل

تابلوهای مشهد و ساری و دماوند و هم دیدیم

خیس هم کردیم خودمون و 

از یه جایی تو تابلو ها میزد تهران خروجی دس راست

از کنار یه جاده خاکی با سرعت رد شدیم

دیگه نزد تهران !

یه جا گارد ریل کنده شده دیدیم

عرض اتوبان و طی کردیم و افتادیم تو مسیر برگشت

با سرعت قصد برگشتن کردیم

دنده پنجش جا نمیرفت

اون گلاژ میگرفت من میزدم پنج

داشت صد و سی تا میرفت

سر پیچ پلیس بود 

نیگرمون داشت

چس ناله کردیم 

اثر نکرد

صد و بیست تومن جریممون کرد

به برگشتن ادامه دادیم

خونه هارو دیدیم

مردم و دیدیم

پرو شدیم

گفتیم خیلی هم خوش گذشت !





نظرات 1 + ارسال نظر
بمب چهارشنبه 5 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 01:33 ق.ظ

پرو میشیم زود
خوبش اینه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد